بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بسم الله الرحمن الرحیم
و هو الفتاح العلیم
با استعانت از ذات پاک حضرت احدیت بر آن شدیم تا در سایه سار گستره ی معرفت ، نوشتاری را فراهم آوردیم که نامش را صورت و سیرت خواندیم ، زیرا که سعی داریم پیدا و پنهان برخی امور را به مدد هو الباطن و الظاهر به کاوش بگیریم .
در این مسیر دریچه ی پیوندمان را خرد نام نهادیم تا پلی باشد بین ما وشما : http://www.kherad.parsiblog.com
گفتار اول : عقل و خرد
بدین سبب گفتار آغازین خود را عقل و خرد انتخاب نمودم که جوهره ی نخستین گام به سوی معرفت است .
اما یک پرسش : آیا عقل و خرد با ایمان قابل جمع اند یا در تعارض با یک دیگرند ؟ اگر پاسخ شما مثبت باشد ، به نظریه های علما و فیلسوفان اسلامی نظر دارید و اگر موافق جمله پرسشی دوم باشید نظر گاه شما می تواند با اندیشه های فیلسوفان فیداییسم پیوند یابد.
و اما مولوی در وادی خرد نقل ها دارد . در مثنوی که به گفته ی جناب مولوی " هو اصول اصول اصول الدین فی کشف اسرار الوصول و الیقین و هو فقه الله اکبر و شرع الله الازهر " است بارها از عقل و خرد سخن رانده است .
مولوی برای عقل مراتبی را عنوان می کند و برای هر مرتبه حدودی را نیز بیان می دارد . عقل در دیدگاه او به دو گونه است : عقل جزوی و عقل کلی .
مولوی حیات را چیزی جز اندیشه نمی داند و معتقد است تار و پود هستی آدمی را اندیشه می سازد و رستنگاه این اندیشه را عقل کل می داند . همان که دیگر حکما آن را عقل اول و صادر اول و دیگر عرفا آن را نور اول یا حقیقت محمدیه خوانده اند .
این جهان یک فکرت است از عقل کل
عقل چون شاه است و صورت ها رسل
تعبیر مولانا از عقل جزوی نیز همان عقل فردی است که محدود به دنیای حس و خیال آ دمی است و حدود درک آن نیز تنها به فهم کثرت ها و حدود ها منتهی می گردد . عقل جزوی به انسان وابسته است از این رو هر چه به نفی خودی او می انجامد را منکر است و حقیقتی را غیر خود نمی تواند درک کند زیرا اسیر کثرت است و دامنه فهم آن نیز به حیات خاکی ختم می گردد .
پیش بینی این خرد تا گور بود
وآن صاحب دل به نفخ صور بود
این خرد از گور و خاکی نگذرد
وین قدم عرصه عجایب نسپرد
با این وجود عقل کل حقیقتی است متعالی و خورشیدی است که بر تمامی آدمیان تابیده شده و اساسا عقل جزوی چیزی جز پرتو های آن خورشید کل نیست و معرفت جز قرار گرفتن در سایه عقل کل میسر نمی گردد .
ادامه دارد ...
کتاب اول :
انواع خرد در ادب و داستان نویسی کارکرد های وسیعی را بر جای نهاده است از آن جمله مجموعه داستان های " پایکوبی " اثر محمد کشاورز است که نویسنده در آن کوشیده با الهام از اندیشه های مطرح شده پیشین زوایای خیالی ذهن آدمی را به نمایش گزارد و شاید در نهایت ، غالب این داستان های کوتاه ، این کلام مولوی را متذکر می شود که " عقل جزوی آفتش وهم است و ظن " .
داسنان " دل گمشده " از این نمونه ها است . جوانی افغانی از پیرمردی نقاش تقاضای به تصویر کشیدن معشوقش را بیان می کند که او را در میان کوهستان های قندهار و هرات گم کرده است . پیر مرد نقاش توصیفات خیالی جوان را برای جانبخشیدن به معشوق ، ناکافی می داند و از کشیدن تصویر سر باز می زند اما با اصرار و خشم و التماس های مکرر جوان دست به کار می شود . طرح های خیالی دختر نمی تواند جوان را راضی کند و سر انجام جوان عاشق نا امیدانه به راه می افتد . اما از این پس گمشده ی جوان عاشق تبدیل یه گمشده ی پیرمرد نقاش می شود . حال اوست که اصرار دارد که جوان بماند تا او بتواند گمشده ی مشترکشان را بیابد . " کسی را میان قندهارو هرات گم کرده ام . "
بدون شرح :
کنفرانس غول ها و هیولاها : اساطیر و تمثیلات شر ماندگار – بوداپست ، مجارستان 9 /3/2005
موضوع : تاثیر ماندگار غول ها در فرهنگ بشری ، هیولا از ورای تاریخ ، تمدن و هیولا ، هیولا سازی ، هیولاها می کشند چون هیولا هستند یا هیولا هستند چون می کشند ؟ ، هیولاهای انسانی ، هیولابودن و سیاست ، شمایل شناسی هیولا ، تو صیف دینی هیولا ها
http://www.wickedmess.net/monsters/monsters.htm
اشتراک